"ویندی پاپلِرز به معنی سپیدارهای رقصان در باد"
روی بلند ترین کوههای آبشاردار، بین انبوهترین جنگل های بلوط اگر ردِپای بابونهها را دنبال کنی، درختان سپیدار بین درختان بلوط سر برخواهند آورد. سپیدارهایی آنچنان بلند که همیشه و حتی در آرام ترین روزهای تابستان، نسیمی هست که لابلایشان بوزد؛ سپیدارهایی همیشه رقصان در باد. آنجا دخترکی با موهای خرمایی به تماشای آسمان و در انتظار ابرها نشسته است. به دریا فکر میکند و اقیانوسی متلاطم در سرش خروش دارد. افکارش و یا گاهی اشکهایش روی موهایش میریزند و زین سان موهای خرماییاش موج دارند و همیشه همهی وجودش دلتنگ دریاست. بعد از آبشارهای سرزمینش و بابونهها و درخت های سپیدار و جنگل های بلوط، تنها دریا به او آرامش میدهد و وصالش با دریا موهایش را مواج تر و اقیانوس متلاطم درونش را می آرامد.
~~~